اعترافات یک وب لاگ نویس

1
1942

سلام دوباره اومدم تاخیر این بار خیلی طول کشید ( فکر کنم شیرین 20 روزی شده باشد) خب از کجا بگم از اتفاقات خوب یا بد؟

از فرمت کردن هاردم بگم که چند وقت شده بود آرزوی محال چون شدیدا احساس عقب افتادن از آدما رو داشتم( اگه فکر می کنید که دارم از یه جور بیماری عصبی صحبت می کنم دارید اشتباه می کنید) بله بلاخره تونستم از شر ویندوز و مایکروسافت با اون همه پیغامهای مسخره که آقا ویندوز شما نسخه اصلی نیست و هزارتا مشکل دیگه که همه تون خبر دارید ، راحت شم، هورا بالاخره منم لینوکسی شدم زنده باد اوپن سورس.
از این مساله که بگذریم (چون می خوام مفصل راجع بهش بعدا صحبت کنم) میرسیم به بدترین اتفاق ممکن برای یه آدم خوره اینترنت:
با کلی شوق از اینکه بالاخره تکنولوژی به ما هم رسید رفتم و توی تنها آی اس پی شهرمون(بخونید دهاتمون) که اینترنت پر سرعت ارائه داده بود برای پیش فروش ثبت نام کردم و با اینکه چنان هزینه هایی برای یک سرویس در پیت دریافت می کردند که اگر بگم تعجب می کنید آخرش فهمیدم که همش بلوف برای جذب مشتری بوده و تا اجرائی شدن ادعای اینترنت پر سرعت هنوز 3 تا 4 ماه دیگه هم باید دایال باشیم!

ولی از همه اینها مهمتر اینکه من دوباره اومدم !

یک دیدگاه

ارسال یک پاسخ