تبلت های پرتابل همانطور که در مطلب iPad نیز به تفصیل به آن اشاره شد بیش از آنکه به دید یک کامپیوتر همراه به آنها نگریسته شود بیشتر جهت دسترسی به سرویس های متداولی همچون ایمیل، نمایش عکس و فیلم، پخش موسیقی، دفترچه تلفن، تقویم و مواردی از این دست مورد استفاده قرار می گیرند. در این میان از برخی از تبلت ها به سبب پیش زمینه ای که شرکت سازنده در ذهن افراد ایجاد کرده است انتظارات بسیار بیشتری می رود که بهترین مثال در این زمینه مطمئنا به شرکت Apple و تبلت iPad باز می گردد دستگاهی که برخلاف نظرات بسیاری از منتقدان سرسخت این گجت توانست در اولین حضور خود در بازار به فروشی بیش از یک میلیون عدد در ماه آن هم تنها در کشور آمریکا دست پیدا کند رکورد فوق العاده ای که با اینکه کاملا قابل پیش بینی بود اما در مخیله هیچکدام از منتقدان این دستگاه که این روزها سکوت یکپارچه ای را تجربه می کنند نیز نمی گنجید. iPad البته از بسیاری از جهات با محصولی که این بار قصد معرفی و نقد آن را داریم متفاوت است جائیکه در یک سو محصول همه کاره ای دیده می شود که به آسانی می تواند نقش یک PC کوچک همراه را برای کاربران ایفا کند و در سوی دیگر ابزار کوچک تر و ضعیف تری قرار گرفته است که علاوه بر حجم نسبتا زیاد امکان جابجائی بدلیل عدم حضور باتری را نیز ندارد. اما در هر حال Sony Dash نیز تبلتی دیگر با مشخصاتی جدید است که می توان آن را یک پله بالاتر از قاب عکس های دیجیتالی این شرکت با قیمتی کاملا رقابتی قرار داد.
البته بیش از آنکه Sony Dash را بتوان با iPad مقایسه کرد باید آن را در ردیف محصولی ناشناخته به نام Chumby دانست که دستگاهی کوچک تر و جمع و جور تر با صفحه نمایش 3.5 اینچی و امکاناتی تقریبا مشابه Dash است و در دو نسخه Classic و One عرضه شده و نه تنها از لحاظ سخت افزاری بلکه در رده نرم افزار نیز تشابه کاملی با Sony Dash دارد.
اصلی ترین جزء حاضر در Dash بدون شک صفحه نمایش آن است این صفحه نمایش یک نمونه 7.0 اینچی بسیار با کیفیت است که از وضوح WVGA یا 480×800 پیکسلی برخوردار بوده و یک حسگر کوچک میزان نور آن را با توجه به نور محیط تنظیم می نماید. فناوری لمسی این صفحه نمایش با اینکه از نوع لمسی خازنی ست و به کوچکترین لمس صفحه نمایش به خوبی پاسخ می دهد اما متاسفانه خبری از Multi-Touch در آن نیست و قابلیت های مورد انتظاری همچون Pinch-Zoom نیز در آن دیده نمی شود. کیفیت این صفحه نمایش و مخصوصا زاویه دید آن کاملا با کیفیت و مناسب ارزیابی می شود بطوریکه به راحتی سه نفر می توانند بطور همزمان از زاویه های مختلف محتوای این صفحه نمایش را تماشا کنند. در زیر صفحه نمایش دو اسپیکر استریو دیده می شود که متاسفانه از قدرت چندانی برخودار نبوده و هر نوع صدائی با باس بالا به راحتی صدای خروجی از آنها را کاملا گنگ و نامفهوم می سازد. دیگر موارد مشهود در دورتادور Dash به دکمه دوگانه Snooze/Menu و کلید تغییر صدا در بالا و جک 3.5 میلیمتری هدست و پورت USB در گوشه سمت چپ باز می گردد که این دو تای آخر با پوشش لاستیکی نسبتا ضخیمی پوشانده شده اند. پورت USB در Dash چندان استاندارد به نظر نمی رسد و ظاهرا از هر دو نمونه Mini و Micro بزرگتر بوده و از پورت استاندارد تمام سایز نیز کوچک تر است. تنها بخش دیگر قابل مشاهده در Dash محل اتصال سیم Power آن است که در حفره ای زیز دستگاه قرار گرفته است. سونی قول داده که در ورژن آینده Dash باتری را نیز به ملحقات دستگاه اضافه نماید که در آن صورت احتمالا می بایست تغییراتی در ظاهر دستگاه برای پرتابل نمودن آن نیز صورت پذیرد.
با روشن کردن Dash به یکی دیگر از شباهت های اصلی این دستگاه با برادر کوچکتر خود یعنی Chumby پی می بریم جائیکه علیرغم بستر لینوکسی استفاده شده در Dash کلیه Application های موجود بروی این دستگاه برای اجرا همگی از همان اینترفیس حاضر در Chumby یعنی Chumby OS استفاده می نمایند و تمامی کاری که سونی در این زمینه انجام داده است به برخی مسائل ظاهری برای تطبیق Application با صفحه نمایش بزرگتر Dash باز می گردد. با روشن کردن Dash برای بار اول دستگاه از شما برای تنظیم شبکه Wi-Fi سوال می کند و پس از این تنظیم در دفعات بعدی استفاده تنها Home Screen دلخواه کاربر نمایش داده می شود در اینجا دو نمونه Home Screen مجزا وجود دارد که می توان یکی از آنها را برای نمایش برگزید. یکی از این Home Screen ها Dashboard نام دارد که تمامی Application ها حاضر در دستگاه را به به فرم افقی به نمایش می گذارد و Home Screen دیگر App View نام دارد که این یکی صفحه Application را در سمت چپ بزرگتر کرده و در سمت راست تنها ساعت، وضعیت آب و هوا و App Category را به نمایش می گذارد. خود سیستم عامل Chumby در حقیقت شامل یک بستر Flash و تعداد زیادی از Widget های Chumby ست که این ویجت ها در حال حاضر بیش از 1500 عنوان را تشکیل می دهند و در صورتیکه عضو گروه Chumby شوید می توانید این Application ها را که در حقیقت میانبرهائی برای دسترسی به سرویس های آنلاین (همچون فیس بوک و توئیتر، یوتیوب و امثال آن) محسوب می شوند را ویرایش کرده و یا حتی نمونه دلخواهی را برای سرویس مورد نظر ساخت که ویرایش Application ها برخلاف دستگاه های Chumby دیگر نیازمند کامپیوتر نیست و از خود Dash نیز می توان این کار را انجام داد. از دیگر نکاتی که در بخش نرم افزاری این دستگاه مانور زیادی بروی آن صورت گرفته است علاوه بر سرویس های آنلاین اشتراک ویدئو همچون یوتیوب، پاندورا و Netflix باید به Sony Bravia Internet Video Streaming Media Player اشاره کرد که برخلاف نام طول و دراز خود سرویسی مشابه نمونه های قبلی ست. اما در میان تمامی این Application ها جای یک عنوان بزرگ بسیار خالی ست عنوانی که از روی نامی که سونی برای معرفی Dash انتخاب کرده نیز به راحتی قابل حدس است سونی Dash را Personal Internet Viewer نامیده است و نگفته پیداست که برای یک Internet Viewer اول از همه به یک Internet Browser یا مرورگر اینترنتی نیاز است Applicationی که در کمال تعجب جایش در Dash کاملا خالی ست و تنها راه دسترسی به یک وب سایت مشخص یافتن Application مرتبط آن و یا ساختن این برنامه است.
مشخصات پردازشی Dash بر طبق اطلاعات نچندان تائید شده شامل پردازنده 500 مگاهرتزی و حافظه RAM 256 مگابایتی ست که در مقایسه با پردازنده 454 مگاهرتزی و 64 مگابایت حافظه RAM حاضر در Chumby One کاملا بهبود یافته اند. حافظه داخلی دستگاه اعلام نشده اما آنچه مسلم است امکان ارتقای این حافظه از هیچ طریقی وجود ندارد. گزینه های اتصال در Dash نیز همانطور که در متن اشاره شد گیرنده بی سیم Wi-Fi است که از استاندارد 802.11 در دو کلاس سرعتی b و g پشتیبانی می کند.
Sony Dash علیرغم جذابیت های اولیه و مخصوصا برتری های محسوسی که در بسیاری از جهات بر قاب عکس های دیجیتالی گران قیمت و بی مصرف این شرکت دارد به دلائل متعددی که عمده ترین آنها عدم امکان جابجائی بدلیل نبود باتری، عدم امکان ارتقا حافظه داخلی دستگاه، صفحه نمایش لمسی محدود شده و شاید از همه مهمتر عدم تعبیه مرورگر اینترنتی عملا نتوانسته است گامی فراتر از آنچه از یک ساعت رومیزی بی سیم انتظار داریم بگذارد و بیشتر از آنکه بعنوان یک تبلت همه کاره و ارزان قیمت معرفی شود با 199 دلار عنوان گرانقیمت ترین ساعت رومیزی را به خود اختصاص داده است.
توجه: این مقاله به صورت اختصاصی برای Writeage.com نوشته شده درج تمام یا قسمتی از این مطلب، تنها با ذکر نام سایت و آدرس دقیق این صفحه مجاز است.
سلام
بسیا مطلب جالبی بود
موفق باشی
سلام آرش جان
واقعا جالب بود منتظر مطالب بعدیت هستم
سلام ارش جون یه سوال داشتم ایا این تبلت به بازارهای داخلی راه پیدا میکنه ؟ منتظر بررسی های بعدی شما هستم ارش جان