درباره مدارک دانشگاهی بیشتر بدانیم

75
85037
درباره مدارک دانشگاهی بیشتر بدانیم

همه ما درباره مدارک دانشگاهی رایج در ایران به اندازه کافی می دانیم: فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس، دکترا و سرانجام فوق دکترا. این مدارک دانشگاهی را می توان پله پله طی کرد (ناپیوسته) و یا به طور پیوسته (البته تا دکترای حرفه ای). اما آیا تا کنون به یافتن معادل انگلیسی مدارک دانشگاهی نیاز پیدا کرده اید؟ کاری که تا حدی مساله دار به نظر می رسد. در این نوشته سعی کرده ام مدارج دانشگاهی معتبر دنیا را به شما معرفی کنم. اگر علاقمندید، با من باشید.

در ایالات متحده
در آمریکا، درجات اصلی دانشگاهی، عبارتند از:
الف) لیسانس(Bachelor’s Degree) که معولا 4 سال است و خود به دو دسته تقسیم می شود:
Bachelor of Art یا (.B.A): که همان لیسانس خودمان است در رشته های علوم انسانی مثلا علوم طبیعی، علوم اجتماعی و زبانهای خارجی
Bachelor of Science یا (.B.S یا .B.Sc): که همان لیسانس خودمان است در رشته های تجربی و مهندسی.

ب) فوق لیسانس (Master’s Degree) که معولا دو تا سه سال است و باز هم به دو دسته تقسیم می شود:
Master of Art یا (.M.A): که همان فوق لیسانس خودمان است در رشته های علوم انسانی مثلا علوم طبیعی، علوم اجتماعی و زبانهای خارجی
Master of Science یا (.M.S یا .M.Sc): که همان فوق لیسانس خودمان است در رشته های تجربی و مهندسی.
ج)دکترا (معمولا.Ph.D) که حدودا یکسال یا بیشتر به طول می انجامد و فرد علاوه بر تحصیل باید به تدریس و انجام پایان نامه نیز مبادرت ورزد.

همچنین در بعضی از رشته ها که کار عملی در آنها ضرورت دارد (مانند حقوق، پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و… ) نوع دیگری از درجات علمی به نام First Professional Degree وجود دارد که خود در دو رده Graduate و Undergraduate (قبل از لیسانس یا بعد از لیسانس) اهدا می شود.  در صورتی که فرد در رده Graduate موفق به اخذ First Professional Degree شود به آن دکترای حرفه ای (Professional Doctorate)  می گویند. این نوع مدرک معمولا در آمریکا رایج است ( و البته در ایران). در بیشتر کشورهای جهان برای دکترای حرفه ای معادل لیسانس یا فوق لیسانس آن را به فرد اهدا می کنند( در این کشورها، واژه دکتر به معنی کسی است که در اثر تحقیق و پژوهش و با طی دوره های ویژه به آن نایل گشته است).

در انگلستان
در انگلیس و کشورهایی که از سیستم انگلیسی در دانشگاه هایشان پیروی می کنند(مثل کانادا، ایرلند، هند، سنگاپور و هنگ کنگ) دو نوع لیسانس برای هر کدام از.B.A یا .B.S وجود دارد: نوع اول که نوع معمولی آن است و به آن Pass Degree می گویند و معمولا سه سال طول می کشد و نوع دوم که نیازمند نمرات بالاتر در طول تحصیل و گاها طی دوره طولانی تری است که به آن Honours Degree می گویند. اگر فردی لیسانس از نوع دوم داشته باشد کلمه Hons را بعد از عنوان مدرکش داخل پرانتز می نویسند. مانند (B.A. (Hons
برای مدارج بالاتر (Postgraduate) مانند M.A مدرک Honours وجود ندارد چون معمولا در این رده ها ارزیابی به وسیله امتحان انجام نمی شود.
همچنین در اینجا هم مدرک دکترای حرفه ای وجود دارد مثلا برای پزشکان (.M.D) و برای متخصصان دندانپزشکی (DDS).

در پایان ذکر این نکته را ضروری می دانم: این نوشته تنها چکیده مختصری از انواع مدارج و مدارک علمی موجود در دنیاست که من با کمک دانشنامه wikipedia جمع آوری کرده ام. اگر دوستان اطلاعات و یا تجربه بیشتری در این زمینه دارند خواهشمندم نظر خود را به صورت کامنت در زیر مطلب درج کنند تا دیگران هم از آن استفاده لازم راببرند.

پی نوشت:

در کشور آلمان دوره لیسانس یا .B.S تقریبا سه سال طول می کشد و مدرک اعطایی معادل (B.S. (Hons است. همچنین در آلمان, به مدرک فوق لیسانس یا .M.S از قدیم Diplom می گفته اند که تا 5 سال هم طول می کشد. البته این عنوان در حال تغییر می باشد.

75 دیدگاه

  1. دوستان عزیز نظرات همه شما محترم و متینه.
    من پزشک نیستم. دکتر داروسازم. هیچ وقت هم به دکتر بودنم افتخار نکردم. این هم شاهدی بر این مدعا!
    فقط ذکرچند نکته رو لازم می دونم:
    یکی اینکه وقتی می گم پزشک واقعی یک دانشمنده منظورم اینه که باید با علوم گوناگون آشنا باشه نه اینکه در آنها استاد بشه! مثلا یک پزشک باید برای فهمیدن اصول کار دستگاههای پزشکی با فیزیک آشنایی داشته باشه. برای محاسبه دوزهای حساس دارویی با ریاضی آشنا باشه. برای انجام تحقیقات پزشکی باید با علم آمار و احتمالات آشنایی داشته باشه. برای دانستن مکانیسم داروها باید با شیمی آشنا باشه. و و و … .
    در جواب آرش عزیز هم باید بگم آرش جان دوره پزشکی تا جایی که من یادم مونده 290 واحده و با این حساب یه شش ترم ناقابل با دوره ای که شما گذروندین فرق داره! آرش جان در این که یک پزشک دوره زیادی از عمرش رو صرف آموختن علوم مختلف می کنه شک نکن!
    برای همه تون آرزوی موفقیت می کنم.

  2. چرا آدما دنبال القاب و اسامی بزرگتر از قدو قواره خودشون هستن ؟!
    اگر نباشن چطوری ثابت کنن که از بین فرزندان صدها هزار خانواده ایرانی که آرزو دارن بچه هاشون توی امتحان ورودی دانشگاه های ایرانی که در حال حاضر چهره ای ترسناک تر از قصر دراکولا داره سربلند بیرون اومدن ؟ وقتی که ما جایی زندگی می کنیم که درصد بهره هوشی هر کس رو با میزان تحصیلاتش و البته نوع رشته تحصیلیش می سنجن چرا نباید دنبال القاب بود ؟
    اگر من رو دکتر صدا کنن همه میفهمن که من باهوش ترم ! چون دکترم ! مامان بابام ترمی …. تومن پول دانشگامو دادن ! پس برای خودم شخصیت می خرم !
    هر جای دنیا به یک شکل برای خودشون اعتبار و شخصیت می خرن بعضی ها با زنان و مردان ثروتمند و یا زیبا ازدواج می کنن تا توسط اونا مورد احترام واقع بشن، بعضی ها از طریق ثروت به دنبال کسب اعتبار می روند و بعضی با اسامی مثل آقای دکتر، خانم دکتر.
    دکتر ریتالین عزیز از این حرف شما بسیار تعجب کردم دکتر واقعی=دانشمند !!!!!!
    دکتر واقعی یک شخصیت انسان دوسته که به شغل خودش هم کاملا مسلطه ( البته طبق تجربه پزشکان مسلط در ایران که تعدادشون هم کم نیست بیشتر پول دوست هستن نه انسان دوست) من پزشکی رو نمیشناسم که بیشتر از حیطه پزشکی اطلاعات قابل توجهی در رشته دیگه ای داشته باشه . من یک پزشک عمومی رو میشناسم که توی شهر خودش پزشک نمونه شناخته شد ! وقتی که یک مراجع در رابطه با بیماریهای پوستی سراغش میومد این پزشک محترم روش درمان رو از من می پرسید !!
    (من زیاد پیش متخصص های پوست میرم ) این یه حقیقته که پزشکهای عمومی کمی بیشتر از تحصیلاتشون حتی در همون محدوده تحصیلیشون اطلاعی ندارن ؟ این آدمها وقتی برای کسب اطلاعات بیشتر ندارن تمام طول جوونیشون رو یا دارن برای قبول شدن در این رشته صرف می کنن یا در حال به پایان بردن این رشته هستن و یا با تمام وجود درگیر پیدا کردن یک مطب یا درمانگاهی که در آن مسئولیت بزرگشان را به انجام برسانند البته اگر وقتی برای ازدواج و تربیت فرزند باقی مونده باشه! گاهی هم پزشکان ایرانی چنان درگیر “توهم دانشمند بودن” می شوند که گرایش به هر گونه یادگیری دیگر را کسر شان می دانند. این داستانها بیشتر در ایران وجود داره . اگر هر کدوم از ما یک بار یکی از کانالهای غیر ایرانی رو دیده باشیم میبینیم که پروفسور مایک رو مایک عزیز صدا می کنن، دکتر لیندا کافمن رو لیندای عزیز و البته نمونه های مشابهی که کم نستند. این حرفها هیچ کدوم ارزش پزشک رو پایین نمیاره ولی این فرمول رو به طور کامل خط میزنه . پزشک واقعی = دانشمند!!!؟؟
    یادمون نره خیلی از پزشکان حتی بلد نیستن کامپیوتر رو روشن کنن. و یا از روانشناسی که بسیار هم برای کارشون واجب هست سر در نمیارن.
    دکتر ریتالین شما هم پزشکید؟ حتما هستید وگرنه حرفی مبنی بر خودستایی یک پزشک نمیزدید. و از یک مقطع تحصیلی یا رشته دیگه طرفداری می کردید. و یا اسم مستعارتون “دکتر” ریتالین نبود. اگر شما هم توی یه مقاله، گفته (مثلا) یک استاد دانشگاه رو میخوندید که طبق دلایل خودش گفته : مدرسین دانشگاه ، البته مدرسین واقعی دانشگاه ، دانشمند هستن حس بدی پیدا می کردید.
    dr sohail بسیار محترم در رابطه با گفته شما که دانشجوهای پزشکی که باید همه علوم رو یاد بگیرن ، باید بگم بایدی در کار نیست ! چون اونا اینکا رو نمی کنن و مطمئن باشید که ما در مورد موارد استثنا حرف نمیزنیم که شما بخواهید خودتون یا آشنایانتون رو وارد بحث کنید اگر اینطور بود روزانه صدها بیمار به خاطر تجویز اشتباه جون خودشون رو از دست نمیدادن یا مریضیشون بدتر نمیشد . کم نیست اخباری که در مورد تشخیص ندادن بیماری یا اشتباه تشخیص دادن آن توسط پزشکان منتشر می شود. dr sohail نمیشد برای خودتون فقط سهیل رو انتخاب کنید و دنبال آن Dr نیاورید ؟؟ شما هم با نام دکتر از دیگران احترام بیشتری رو میخواهید . مگه نه ؟
    قرار نیست شما برتری شغلیتون رو به کسی ثابت کنید . توضیح بدید چرا اینقدر با نام دکتر مانور می دهید؟

  3. با سلام به دوستان
    صحبت در رابطه با علت دسته گل فرستادن آقایان و خانم های اطبا در رابطه با “دکتر” بودنشان مبحثی نیست که در این مجال بتوان بطور کامل به آن پرداخت و نیاز به بررسی روانشاناسانه و مطالعه دقیق در ساختار زندگی نچندان صحیح ما دارد که بیش از آنکه به واقعیات توجه کنیم غرق در اسامی و القاب، خود را در اوج احساس می کنیم. در این رابطه با آنچه ریتالین عزیز در اینجا فرمودند تا حدودی موافقم و این لقب سازی پزشکن عمومی را بیش از پیش ناشی از نگاه از بالا به جامعه و غرور مفرط و کاملا بی معنی آنان می دانم چرا که در جامعه ما نمی توان یک پزشک عمومی (و حتی در بسیاری از موارد یک پزشک متخصص) را “دانشمند” نامید چرا که دانسته های یک “دانشمند” همانطور که ریتالین جان فرمودند محدود به یک علم و دو علم نمی شود و اگر دانش پزشکی را یک علم بنامیم، بسیار مشتاقم که دانش های دیگری که یک پزشک عمومی در چنته دارد را بدانم. در ضمن همیشه این نکته برای من بسیار جای سوال داشته است که یک پزشک با آنکه در کل دوران تحصیلش حتی یک ریاضی مقدماتی را نگذرانده است چگونه رشته تحصیلی خود را از سایرین سخت تر و البته مهم تر می داند. البته در اینکه دانش پزشکی در رابطه با جان انسانهاست و هیچ چیز از این موضوع مهم تر نیست شکی وجود ندارد اما تا بحال به ابزار در اختیار یک پزشک توجه کرده اید آیا از یافته های علم مهندسی پزشکی (که از شاخه های مهندسی برق محسوب می شود) با خبر هستید؟ به نظر شما ارزش تجهیزات موجود در اتاق عمل از وجود مبارک جناب پزشک کم اهمیت تر است؟
    نکته بعدی را در رابطه با رشته ای می نویسم که در بالا به آن اشاره شد و متاسفانه آگاهی نچندان صحیح نویسنده منجر به نتیجه گیری جالبی شده است که در ادامه به آن می پردازم. در ابتدا بسیار مشتاق به دانستن تعداد واحدهایی که یک پزشک عمومی برای فارغ التحصیل شده موظف به گذراندن آنها می باشد هستم در این رابطه بهتر است بدانید که اینجانب برای فارغ التحصیل شدن در رشته ای که شما از آن نام برده اید چیزی در حدود 170 واحد گذرانده ام و این در قیاس با پزشکی عمومی رقمی در حدود یکی دو ترم اختلاف را نشان می دهد و بسیار مشتاقم بدانم این ” 23 تخصص و 21 رشتهء فوق تخصصی” در همین یکی دو ترم اضافه بر علمای طب نازل می گردد؟ و اگر خیر لطف کنید شرح دهید در طی یادگیری این 23 تخصص و این 21 رشته فوق تخصص چه زمانی برای یادگیری اصل موضوع یعنی “پزشکی عمومی” صرف می شود؟
    در رابطه با امتحان تخصص اطبای گرامی تا آنجا که من می دانم یک امتحان کلی از سیر تا پیاز پزشکی گرفته می شود و آنوقت شاگرد زرنگ های کلاس متخصص پوست و چشم می شوند و متوسط ها سراغ تخصص داخلی می روند و درس نخوان های ماجرا هم می شوند آقا یا خانم “دکتر” و در این میان از قرار معلوم هر کسی سراغ تخصص مورد علاقه خود نمی رود بلکه این نمره امتحان است که تخصص یک متخصص را تعیین می کند. و اما در رابطه با مهندسی برق گرایش قدرت؛ دوست عزیز برخلاف نظر شما یک مهندس برق شاخه قدرت نه تنها الکترونیک عمومی الکترونیک یک و الکترونیک دو را از رشته الکترونیک می خواند بلکه مواردی همچون سیگنال ها و سیستم و کنترل رااز مهندسی کنترل، الکترومغناطیس و مخابرات یک را از مهندسی مخابرات، فیزیک مکانیک و حرارت و سیالات را از مهندسی مکانیک نقشه کشی صنعتی را از رشته های عمران و معماری و چندین مورد دیگر را بعنوان واحد اجباری می گذراند و اگر بخواهیم دانش پزشکی را با رشته ای چون مهندسی برق قیاس کنیم (هرچند این کار اصلا کار صحیحی نیست ولی به اصرار شما)، هر اندازه که شما دانش پزشک را غیر حفظی و “علم پیدا کردن رابطه بین انبوهی از data ” بدانید بازهم گذراندن بیش از 23 واحد ریاضی همراه با علوم بسیار مشکلی که ریاضی بسیار پیشرفته ای را طلب می کند که حتی ماشین حساب های پیشرفته نیز با تاخیر به آن پاسخ می دهند کفه ترازو را آنچنان به نفع برق سنگین می کند که حتی تصورش را نیز نمی توانید بکنید حتی کار تا آنجا جلو می رود که در کنکور کارشناسی ارشد ساده ترین درسی که می توان به آن پاسخ داد در کمال تعجب شما “ریاضی” است! در ضمن پاسخ ندادن به الکترونیک در کنکور کارشناسی ارشد، البته آنچنان که شما فرض کرده اید نیست بلکه نسبت به دروس اختصاصی قدرت دارای ضریب پائین تری ست و یک کارشناس برق قدرت ترجیح می دهد که به درسی همانند ماشین با ضریب 5 پاسخ دهد تا به الکترونیک با ضریب 2. در ضمن در این کنکور برخلاف امتحان تخصص شما هر کس بر حسب علاقه خود به گرایش مورد نظرش هدایت می شود مثلا اگر یک کارشناس قدرت بیشتر به سوالات الکترونیک یا کنترل پاسخ بدهد به همان رشته هدایت می شود.
    در انتها به نظر من بهترین و شیواترین توصیف ممکن در رابطه با جامعه پزشکی غیر متعهد را مهران مدیری با زبان فوق العاده خود بیان کرده است واقعیاتی که به چشم خویش نیز شاهد آنها بوده ام، پزشکان برج سازی که برخلاف سوگند نامه خود بر بالین بیمار محتضر خود جشن تولد برپا می کنند
    با تشکر

  4. سلام.
    من كه بهت حق میدم خداییشم خیلی صبر و حوصله میخواد تا آدم بتونه همهء این اطلاعات رو تو مغزش بگنجونه.مخلص هر چی دكتر باحالم هستیم.
    راستی دكتر جواب ما رو هم هنوز ندادینا.
    متشكرم.

  5. سلام
    من سال5 پزشکی هستم و میخواستم توضیحی در مورد مطالب دوستای مهندسی فنی عرض کنم که گفته بودن چرا پزشکها اینقدر دوست دارن بهشون بگن ((دکتر)):
    اولا واژه دکتر که به پزشکها اطلاق میشه لزوما بمعنی داشتن phd نیست بلکه خلاصه شدهء medical doctor یا همون MD هست حالا چه پزشک عمومی باشه چه یک فول پروفسور که فوق تخصص داره
    2- و از اون جهت یه پزشک رو همه جا دکتر صدا میکنن چون تحصیلات و شغلش در ارتباط مستقیم با زندگی روزمره و جون آدما قرار میگیره
    3-جالبه بدونید اگه مثلا تو یه هواپیما واسه یه مسافر اورژانس پزشکی بوجود بیاد و فوت کنه اگه یه پزشک جزو مسافرا باشه اما بروز نده قانونا در قبال مرگ اون شخص مسئوله در حالیکه طبیعتا چنین قضیه ای در مورد آقای دکتری که phd تو یه رشته فنی داره اصلا صادق نیست
    4-یه دانشجوی پزشکی واسه اینکه پزشک عمومی حاذق بشه لزوما باید از تمامی رشته های تخصصی و در مواردی هم فوق تخصصی پزشکی سر دربیاره که بدنیست بدونید پزشکی مجموعا 23 تا تخصص و 21 رشتهء فوق تخصصی داره که البته اینها فقط رشته های بالینی هستند و به لیست بالا 15 تا تخصص علوم پایه رو هم اضافه کنید و مجموع تمامشون رو در 4 (که متوسط زمان تحصیل در هر رشته تخصص هست) ضرب کنید می بینید که چندبرابر عمر یه انسان میشه که البته یه GP(پزشک) باید حداکثر تو 7 الی 9 سال اونها رو بخونه و تمامشون رو تو یه امتحان به اسم residency یاهمون امتحان تخصص ریز به ریز بیاد بیاره
    درحالیکه تو کنکور کارشناسی ارشد رشته های فنی مثلا یه مهندس برق گرایش قدرت مجبور به پاسخ دادن به سولات تخصصی رشته برق الکترونیک نیست چون از اول این دو گرایش از هم جدا شده
    5-پزشکی بر خلاف تصور بعضی افراد یه علم تجربی صرفا حفظی نیست بلکه علم پیدا کردن رابطه بین انبوهی از data جهت پیشگیری تشخیص و درمان انواع مختلف بیماریها است که برای نمونه فقط در تخصص پوست یا همون dermatology بالغ بر 3000 بیماری میشه
    حالا بعد از این همه حرف شاید به این آقای دکتر که مدیر سایته حق بدید که یه پزشک رو یه دانشمند بدونه…….نه؟

  6. سلام دكتر جون:
    با تشكر از شما و اطلاعات خوبي كه در اختيار ما جوونا ميزاريد. راستش منم با اين مدرك فوق ديپلم مشكل دارم نميدونم به الماني چي بهش ميگن!!؟ لطفا” به دادم برسيد.
    متشكرم.

  7. سلام :خدا قوت
    باید عرض کنم که جوابم را ندادید شاید من بی ربط نظر دادم ولی باید بگم سایت شما عالیه از قالب گرفته
    تا موضوعات سایت واقعا خیلی زحمت کشیدین راهنمایی هاتون برای
    بی سوادی مثل من خیلی با ارزش است البته بعضی وقتا از مطالب جالب شما کش میرم تو وبلاگام استفاده می کنم چون زیاد اهل تایپ نیستم
    متشکرم و موفق باشید

  8. سلام:
    آیا در کشورها دیگر هم همه چیز خلاصه شده در مدرک …آیا کسانی که مدرک دارند بنظر شما با سواد هستند در کشورهای اروپا و امریکایی این مدارکها را با پارتی …میگیرند البته باید عرض کنم که بنده نه مدرک ونه سوادی دارم که بهش افتخار کنم و یه سوال؟ مدرک ضامن خوشبختی است
    انسانیت خلاصه شده در مدرک وسواد ممنون و موفق باشید

  9. سلام
    باید خدمتتون عرض کنم که توی ایران فوق لیسانس رشته فنی معادل دکترای عمومی پزشکی ارزشیابی میشه و دکترای فنی معادل دکترای تخصص پزشکی . این ارزشیابی وزارت علوم ایرانه که کاملا هم درسته .
    اگه بچه های پزشکی یک بار یک نگاه به ریاضی مهندسی و مساله هاش برای مثال دیریکله سه بعدی بندازند خودشون قبول می کنند که واقعا چقدر سخته بعضی رشته های فنی .
    در ضمن اینم اضافه کنم که اینجا(هند) به رشته های مهندسی E می گند مثلا کسی که مهندس نرم افزار باشه مدرکش BSc نیست بلکه BE هست.

  10. سلام حامد عزیز
    راستش عوامل مختلفی ممکنه داشته باشه ولی چیزایی که به ذهن من می رسه ایناست:
    از قدیم الایام توی همه جوامع احترام خاصی برای طبیبان قایل بودند که باعث می شد اونا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند(یا شاید غرور) و از زمانی که مدرک دکترا به وجود اومد و رشته های دیگه هم دکتر دار شدند خب اونا هم به همین سنت ادامه دادند!
    از طرف دیگه به نظر من که خودم یه دکتر داروسازم، یک پزشک(منظورم یه پزشک واقعیه) به معنای کامل کلمه یک دانشمنده. اون باید تقریبا از تمام علوم(غیر از ستاره شناسی یا فضانوردی!) دانش و معلومات داشته باشه ولی برای مهندسا و غیره این قضیه واقعا محدود به یک ،دو یا سه دانش می شه. خودم بالشخصه فکر می کنم بر خلاف این چیزی که خیلی ها می گن، دانش بیشتر باعث می شه آدم بیشتر به خودش مغرور بشه (یه چیزی شبیه به اعتماد به نفس بیشتر).

  11. چرا دکترا اینقدر علاقه دارن به خودشون بگن دکتر؟ ولی مهندسا یا دکترای فنی که به مراتب باسواد ترند اصلا این عادت روندارند وخیلی متواضع ترند؟ جوابی دارین؟

  12. مدت زمان تحصیل دکترا در آمریکا را اصلاح کردم و در مورد آلمان هم مطلبی در پی نوشت اضافه کردم.
    دوستانی که تجربه دارن اگر اشکالی هست لطفا به صورت کامنت برای استفاده دیگران بنویسند.

ارسال یک پاسخ