سفر به کانادا – قسمت پنجم: آفریقا در کانادا

14
6658

اگر همسفر من در سفر نه چندان طولانی کانادا بوده باشید حتما می دانید که تا کنون برایتان از باغ گلهای آمستردام در مسیر رفتن به کانادا، اقامت چند روزه ام در واترلو، دیدار کوتاهم از تورنتو و دست آخر بازدید فراموش نشدنی ام از آبشار نیاگارا نوشته ام. در این قسمت برایتان از براورده شدن یکی دیگر از آرزوهای همیشگی ام خواهم نوشت.
پیش از حرکت به مقصدهای بعدی ام تصمیم دارم به همراه برادرم و خانواده اش دیداری نیم روزی از پارک وحش طبیعی کانادا (African Lion Safari) که در سی کیلومتری واترلو واقع است داشته باشم.


از شما چه پنهان همیشه آرزو داشتم یکی از این باغ وحش ها ببینم. از آن جاهایی که می توان با ماشین وارد شد و آزادانه از کنارحیوانات وحشی گذشت. خنده دار است اگر بگویم در سفرم به ساحل عاج وقتی از یکی از اهالی آنجا پرسیدم کجا می توان چنین جایی را در آن کشور یافت با پاسخی تکان دهنده روبرو شدم. چنین باغ وحش های طبیعی فقط در یکی دو کشور آفریقایی یافت می شود و در ساحل عاج حتی فیلی باقی نمانده چه برسد به شیر و کرگدن!
با این پیش زمینه و سرشار از شوق و ذوق راهی African Lion Safari شدم.
از همان بدو ورود جو محیط طوری است که احساس می کنی با جای خارق العاده ای روبرویی. ظاهرا درست زمانی سر رسیده ایم که وقت آب تنی فیل هاست! فیل ها مرتب و به صف در حالی که هریک دُمِ آن یکی را با خرطومش گرفته از کنارمان می گذرند و به سمت دریاچه عمیقی در همان نزدیکی می روند.

canada-42.jpgفیل ها تن به آب عمیق دریاچه می زنند

 

canada-43.jpgفیلها در حال آبتنی

اول که تن به آب می زنند باور نمی کنی اینقدر عمیق است اما واقعا بدون مشکل در آن شنا می کنند و مردم هیجان زده هم مثل من از دیدن حمام کردنشان در این آبِ سرد لذت می برند! یک سگِ کوچکِ گلّه هم هست که با آن قد کوچک و شکل فانتزی به آنها دستور می دهد و هدایتشان می کند.

canada-44.jpgسگ گلّه در حال نظارت بر عملیات آبتنی فیل ها

فیلها را در حال آبتنی رها می کنیم و سوار بر ماشین خودمان از درب آهنی و خوفناک باغ وحش وارد قسمت حفاظت شده می شویم. تابلوی روی در به ما یادآوری می کند خطر خورده شدن توسط حیوانات وجود دارد!

canada-45.jpgتابلوی خفنِ ورودیِ باغ وحش: تخطی کنندگان خورده خواهند شد!

ابتدا هیچ جانور عجیبی به جز همان غازهای معروف کانادایی و تعدادی بز و گوسفند نمی بینیم اما ناگهان… بله آنجا هستند! گلّه ای از شیرهای ماده به همراه یک شیر نر که یال و کوپال زیبایش را به رخ ما می کشد.

canada-46.jpgشیرها با عظمت لم داده اند

تازه هوا گرم و بهاری شده است و انگار هوای بهار آقای شیر را هوایی کرده و در چند قدمی ما حالی به یکی از شیرهای ماده می دهد! نمی دانم -حالا ما به چشم خواهری- چرا ملاحظۀ “شیر بانوان” دیگر حاضر در گلّه را نکرده است!!!
چشمانمان را درویش می کنیم و می گذریم تا شیرها به عیش بهاریشان برسند .

canada-47.jpgامیدواریم بخاطر این عکس از حیات وحش، مشمولِ چیز نشویم!

کمی پایینتر چشممان به جمال سریع ترین چهارپای دنیا روشن می شود. تعدادی “یوزپلنگ Cheetah”  با غرور از کنارمان می خرامند. نکتۀ جالب اینکه وقتی از کنار حصار فنسی کنار باغ وحش کامیونی به سرعت می گذرد یکی از چیتا ها شروع به مشایعتش می کند و مسابقه ای بین کامیون و چیتا شروع می شود!

canada-48.jpgسریعترین چهارپای جهان

شترمرغ ها، میمون ها و بزهای وحشی را به سرعت ورانداز می کنیم و رد می شویم تا ناگهان وسط جاده با دیدن سه کرگدن غول پیکر خشکمان می زند. ابهتی که این حیوانات در هنگام حرکت دارند مبهوتمان می کند.

canada-50.jpgکرگدن ها در جاده!

canada-51.jpg

canada-49.jpgانگار آرایش دفاعی به خود گرفته اند!

کمی بعد در کنار زرافه های دوست داشتنی هستیم. بعد از آنها هم بوفالو و گاومیش آمریکایی. چند قدم بعدتر پشت حصاری توری تعدادی کانگورو در حال بازی جالبی هستند. به این نحو که به ترتیب از روی هم می پرند و ظاهرا از روی نوبت هم این کار را می کنند! چیزی مثل پَرشِ خرکِ ما!
یک دور کامل در محوطه زده ایم و حالا ماشین را پارک می کنیم و سوار یک کرجی تفریحی کوچک می شویم که ناخدای آن دختر جوانی است که با میکروفون برایمان توضیحاتی از آبگیر مصنوعی که در آن گشت می زنیم و اکوسیستم آن می دهد.

canada-52.jpg
بعد از پیاده شدن از کرجی به سمت دیگر باغ وحش می رویم جاییکه پرندگان دست آموز با راهنمایی مربیشان علاوه بر حرکات جالبی که از خودشان در می آورند صحبت می کنند و آواز می خوانند! اوج برنامه هم آنجاست که یکی از طوطی های سوگلی باغ وحش شروع می کند به خواندن سرود ملی کانادا!!!

canada-53.jpgطوطی سرودخوان و مربی اش!

بعد از دیدن این برنامه تماشایی در قسمت بعدی با شویِ پرندگان شکارچی مواجه می شویم. عقاب و باز و قوش و شاهین و انواع پرندگان دیگر که دست آموز شده اند و شکارشان را برایمان شبیه سازی می کنند.

canada-54.jpgانواع پرندگان شکاری هنرنمایی می کنند

اما انگار زمانی که ما مشغول لذت بردن از پرندگان بوده ایم فیل ها آب تنیشان را تمام کرده و خودشان را خشک کرده و به بدنشان ادکلن و به موهایشان هم ژل زده اند تا  عجیب ترین هنرنمایی هایشان را به میهمانان نشان دهند.

canada-55.jpgهنرنمایی فیل ها

شاید حرکات بامزه ای  که می کنند را زیاد در تلویزیون و سیرک ها دیده باشم اما قطعا تا کنون فیلی که نقاشی کند را ندیده ام. و بله. یکی از فیلها با قلم مو و رنگ آنهم روی تیشرتی سفید نقاشی آبستره می کند و مجری هم می گوید این اثر هنری جهت فروش موجود است!

canada-56.jpgباورکنید یا نه این نقاشی یکی از فیلها بر روی تیشرت است!

بعد از هنرنمایی فیل ها چند عکس با این هنرمندان می گیریم و باغ وحش طبیعی کانادا را با خاطرات و تصاویر فراموش نشدنی ترک می کنیم.

canada-57.jpg
قسمت بعدی، آخرین قسمت این سفرنامه ام خواهد بود. در آن قسمت با شما خواهم گفت چطور در عرض چهار روز و با استفاده از خط راه آهن سراسری کانادا از پایتخت سیاسی کانادا – اتاوا – و بزرگترین شهر فرانسوی زبان آن – مونترآل – دیدن کردم.

ادامه دارد…

سفر به کانادا: قسمت اول – آمستردام، باغ بهشت

سفر به کانادا – قسمت دوم: واترلو، کانادای کوچک

سفر به کانادا – قسمت سوم: از واترلو به تورنتو

سفر به کانادا – قسمت چهارم: آبشار نیاگارا

سفر به کانادا – قسمت آخر: از اتاوا تا مونترال در پنج روز

توجه: این مطلب به صورت اختصاصی برای ‏Writeage.com‏ نوشته شده درج تمام یا قسمتی از ‏این ‏مطلب، ‏تنها با ذکر نام سایت و آدرس دقیق این صفحه مجاز است.

14 دیدگاه

  1. سلام
    مطالبتون خیلی جالب بودن
    من می خوام از مکان باغ وحشی که گفتید دیدن کنم
    ولی آیا آسیبی توسط حیوانات به ماشین زده نمیشه؟

  2. سلام آقای دکتر. تازه با سایت بسیار بسیار جالبتون آشنا شدم. از خوندن سفرنامه کاناداتون بسیار لذت بردم. دنبال همچین مطلبی بودم. در ضمن در اینکه تصمیمم رو برای مهاجرت به کانادا قویتر و محکم تر دنبال کنم، اثر خیلی خوبی روم داشت. بازهم ازتون ممنونم.

  3. واقعا حسودیم شد !!!
    یادمه از 16 سالگی عکس های 16 کشوری که دوست داشتم برم رو جمع می کردم !!!
    قول میدم اگه منم به آرزوم برسم یه همچین کار فوق العادیی رو انجام بدم
    آقای دکتر بینظیر بود من همه سفر هارو یکدفعه خوندم کلی حال داد
    فقط میگم خوش بگذره

  4. مهدی جان از لطفت تشکر می کنم. اما پاسخ سوالاتت:
    1- حیوانات وحشی در یه محیط بودند و بقیه در محیط های دیگر. یعنی مثلا یوزپلنگ و شیر در یک محیط (البته بزرگ) بودند و در محیط جداگانه ای کرگدن، زرافه، بوفالو، شترمرغ و غیره بودند. کانگوروها هم در یک قسمت که با فنس جدا شده بود نگهداری می شدند.
    2-حیوونات رو در فصل سرما در محیط های سربسته نگهداری می کنند و در این مدت مجموعه بسته است. روزی که من رفتم فقط حدود 4 روز بود که باز شده بود!
    3-هرکس می تونه با ماشین شخصیش وارد بشه البته باید شیشه ماشین بالا باشه. اگه کسی هم بخواد می تونه با ماشین های خود مجموعه بازدید کنه که مینی بوس های بزرگی هستند و ایمن سازی خاصی هم ندارن. در جای جای مجموعه نگهبانان با ماشین هاشون (عمدتا تویوتاهای دو کابینه) مواظب هستند (که خودشون شیشه هاشون پایین بود!).
    موفق باشی

  5. با گفتن تشکر خالی نمی تونم نشون بدم که چقدر از خوندن سفرنامه ی شما لذت بردم. چنین کاری ، علاوه بر اینکه جذابیت های کشور های دیگه رو به ما نشون می ده ، حداقل برای من یک دید جدیدی ایجاد می کنه.دیدی که میگه دنیا اینی نیست که الان توش گیر کردی !
    یک پنجره ی جدید رو به روی ما باز می کنه که به ما انگیزه می ده تا برای رسیدن بهش بیشتر تلاش کنیم.
    سوالی که برای من پیش اومده اینه که اولا این حیواناتی که نام بردین ، همگی در یک محوطه هستن (که البته بعید می دونم !) و سوال دیگه این که این حیوانات چطور تونستن با شرایط آب و هوایی کانادا که فکر می کنم خیلی هم با شرایط طبیعتی که توش زندگی می کردن فرق داشته باشه ، کنار بیان ؟ و سوال آخر ، برای بازدید از باغ وحش از ماشین شخصی استفاده کردین (که این رو هم بعید می دونم !!) یا از ماشین های مخصوص ایمن سازی شده ی خود باغ وحش.
    امیدوارم قسمت بعدی که قسمت آخر هم هست ، مفصل تر باشه تا بتونیم بیشترین لذت ممکنه رو ببریم.
    با تشکر.

  6. سلام آقای دکتر بازم ممنون از ریویوی شما از کانادا … ! یه حس جالبی این چند وقت داشتم وقتی فرمودید قسمت آخر سفرم رو دفعه بعد توضیح میدم دلم یه جوری شد انگار دلم تنگ شد !

ارسال یک پاسخ