آداب معاشرت

43
7739

داستان زیر را یکی از دوستان نزدیک آقای آصف علی زر داری، رئیس جمهور پاکستان تعریف می کرد.
آقای آصف علی زر داری همسر خانم بی نظیر بوتو ، رئیس جمهور شهید پاکستان است.
پس از ترور خانم بوتو آقای زر داری به ریاست جمهوری رسید. در شب 6 دسامبر
2011 دچار یک حمله قلبی شد و صبح روز 7 دسامبر 2011 در بیمارستانی در دبی
بستری گردید. سفارت پاکستان در امارات متحده عربی( UAE ) یک بیمارستان مجهز
ایرانی را برای مداوای آقای زر داری در نظر گرفته بود اما دوستان آقای زر
داری ترجیح دادند ایشان را در American Hospital بستری نمایند ، لذا یک
اتاق VIP = very important people برای ایشان رزرو شد و مداوا بلافاصله
آغاز گردید. بعد از شروع مداوا حاکم دبی شیخ محمد بن راشد المختوم از جریان
مطلع شد و برای عیادت رئیس جمهور پاکستان وارد بیمارستان شد. ادامه داستان
را از زبان دوست نزدیک آقای رئیس جمهور بخوانید.


((ساعت 11 صبح بود و آقای زرداری در اتاق و لامپ قرمز روی درب اتاق به
نشانه هشدار روشن بود . از دور متوجه ورود شیخ بن راشد شدم. در ابتدا فکر
کردم که شاید او فقط شباهت ظاهری دارد چون فقط یک پلیس همراه او بود، اما
وقتی نزدیکتر شد یقین پیدا کردم که او همان حاکم دبی است. شیخ به آرامی در
راهروی بیمارستان به سمت ما قدم بر می داشت و از کنار ده ها دکتر ، پرستار،
مریض ، و مراجعه کننده می گذشت !! از تعجب گیج شده بودم . هیچ کس به او
حتی نگاه هم نمی کرد چه رسد به ایستادن و سلام کردن. به اتاق رسید، با دیدن
لامپ قرمز روشن، همانجا ایستاد. بعد از 10 دقیقه احساس کردم اگر من کاری
انجام ندهم او همانجا می ایستد تا چراغ سبز شود. داخل اتاق رفتم و به رئیس
جمهور اطلاع دادم که شیخ دبی 10 دقیقه است پشت در ایستاده است. آقای زرداری
نگاهی به دکتر کرد و گفت: ممکن است 10 دقیقه معالجه را متوقف کنیم؟ دکتر
لحظه ای فکر کرد و سپس سر خود را به نشانه رضایت تکان داد. پرستار وسایل را
کناری نهاد، من هم شانه ام را به رئیس جمهور دادم و او خود را مرتب نمود.
بیرون رفتم و شیخ را به داخل اتاق راهنمایی نمودم. شیخ بعد از احوالپرسی از
وضعیت جسمانی و مراقبتهای پزشکی سئوال نمود . صحبتهای آنان جریان داشت که
دکتر معالج وارد اتاق شد و رو به رئیس جمهور گفت: 10 دقیقه شما به اتمام
رسیده است. شیخ می توانند اتاق را ترک کنند. حاکم دبی نیز از دکتر ، رئیس
جمهور و من تشکر کرد و با همان وضعیتی که وارد شده بود از بیمارستان خارج
شد.))
به نظر بنده این گونه الگوهای رفتاری ، امتحان هر ملت و کشور است. هر کشور
پیشرفته ای، از تعارفات و تشریفات غیر ضروری مبرا است. اما کشورهای عقب
مانده این تعارفات و تشریفات را بعد از برنامه های هسته ای خود در وهله ی
دوم اهمیت قرار می دهند.

culture-boduguards.jpg
فقط کافی است با یکی از مسئولین ارشد کشور خودمان به بیمارستانها بروید. یا
دوره های مدیران ارشد کشوری و لشکری خودمان را مشاهده کنید. قبل از رسیدن
آنها ده ها ماشین نیروی انتظامی و صدها دوست و آشنای کلیدی به آنجا خواهند
رسید.چندین پلاکارد خوش آمد گویی و تملق گویی نصب خواهد شد. تمامی کارمندان
لباس نو پوشیده و به استقبال خواهند رفت. دیگر کسی حال مریض را نمی
پرسد.ترافیک خواهد شد و حتی آمبولانس ها هم بعد از چندین بار ناله آژیر خطر
باز هم نمی توانند بیمار خود را به موقع به بیمارستان برسانند. اما
مسئولین در کشورهای پیشرفته وقتی وارد بیمارستان می شوند نه پلاکاردی می
بینند و نه ترافیکی به وجود می آورند. آنها با هر پست و منزلتی می دانند که
باید برای عیادت از بیماران باید از مسئول بخش و پزشک معالج اجازه بگیرند.
در ژوئن 2011 ، دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان وارد بیمارستان ST guys
Hospital شد و با مریضی به نام اندریو سارتن ملاقات نمود. او در اتاق مریض
نشسته بود که مسئول بخش ارتوپدی بیمارستان وارد اتاق شد و با فریاد پرسید:
چرا بدون اجازه و هماهنگی وارد اتاق بیمار شدید؟ نخست وزیر بریتانیا در
مقابل ده ها پزشک و پرستار و بیمار و همراهان آنها از دکتر عذر خواهی نموده
و از بیمارستان خارج شد. شاید شما هم بتوانید این ویدیو را در یوتیوب
مشاهده کنید. شاید خوانندگان خوب من باز هم اعتراض کنند که آقا ، آنجا تمدن
و دموکراسی 300 ساله دارد ما نباید خود را با بریتانیا که به مدت 100 سال
خورشید در آن غروب نمی کرده مقایسه کنیم. Ok . بگوییم این بار هم حق با
شماست . اما آیا دبی هم از ما متمدن تر و دارای سابقه بهتری است؟ آنها که
هم مسلمانند و هم عرب . اگر آنها از اروپا و انگلستان می توانند آداب
معاشرت در بیمارستان و هزاران جای دیگر را یاد بگیرند چرا ما نمی توانیم؟!
آیا برای اینگونه یادگیری هم باید منتظر باشیم مجلس قانون تصویب کند؟ رئیس
جمهور عوض شود؟ شورای نگهبان باز بینی کند؟ رهبری دستور صادر کند؟ یا بعد
از نماز جمعه تظاهرات گسترده ای باید انجام گیرد؟ آیا اینکه ما آداب معاشرت
در مکانهای مختلف را نمی دانیم یا اگر هم می دانیم رعایت نمی کنیم دسیسه
آمریکا و اسرائیل است؟ شاید هم باید تمامی کفار ، یهودیان و اروپایی ها از
بین بروند تا ما بتوانیم آداب معاشرت را رعایت کنیم!!! یادمان باشد آداب
معاشرت مردم و مسئولین یک کشور از اصول اولیه پیشرفت و رشد آن کشور حکایت
دارد و ما هر قدر هم که به فناوریهای کوچکتر از نانو دست پیدا کنیم ،بدون
رعایت آداب معاشرت باز هم کشوری جهان سومی محسوب خواهیم شد. مسئولین ما
برای نماز هم که می ایستند اطرافشان پر می شود از نگهبان و دوستان و خبر
نگاران.
تا کی باید تنها شاهد پیشرفت دیگران باشیم؟ راستی بعد از دبی نوبت کیست که از ما پیشی بگیرد؟

M.H.B

43 دیدگاه

  1. فکر نکنم ایران کشور بی فرهنگی باشه .با توجه به جمله(به نظر بنده این گونه الگوهای رفتاری ، امتحان هر ملت و کشور است. هر کشور پیشرفته ای، از تعارفات و تشریفات غیر ضروری مبرا است. اما کشورهای عقب مانده این تعارفات و تشریفات را بعد از برنامه های هسته ای خود در وهله ی دوم اهمیت قرار می دهند.
    )

  2. سلام.می خواستم بگم اگه تو دنیا فقط ما بدبختیم و از این اداها در میاریم.پس چرا حرکت این آقای شیخ این قدر عجیب به نظر اومده که دائم نقل قول شده؟!!

  3. اخه این داستانها رو از کجا در میارین؟
    اخه چرا اینها رو باور می کنید
    می خواین مقامات خودمونو بکوبین لااقل از عربها مایه نذارید ، اونم از شیخ دوبی ، دوبی ای که 30-40 سال پیش دزد دریایی ای بیش نبودند و چند ساله آدم شدند
    یکی از اقوام ما مدیر مالی یک هتل در دوبی هستش ، همین شیخ دوبی قرار بود از هتلشون بازدید کنه ، کی گفته تشریفات نداشتند ؟ خوب هم داشتند از ما هم بیشتر ، ضمنا در ملاقات با پرسنل هر کی اظهار نیاز می کرد بهش پول می داد ، اینجوری برای خودشون محبوبیت می خرن ، این رو پرس و جو کنید ببینید راست می گم یا نه

  4. اگر اخلاق و رفتار همه درست بشه همه مشکلات حل میشه .من باید اول هم از خودم شروع کنم.به امید روزی که همه از ایرانی ها بیاموزند.

  5. “تا کی باید تنها شاهد پیشرفت دیگران باشیم؟”
    به راستی مخاطب این جمله کیست؟
    خودمان؟
    یا ما منتظریم تا بعد از همه چیز نوبت به خود ما برسد؟
    منظور از مسئولان کیست؟
    آیا آنها افرادی غیر از خود ما هستند؟
    بیایید خودمان تغییری شویم که در دنیا جستجویش می کنیم.”گاندی”

  6. وقتی انسان ها محتاج نباشند و اعتماد بنفس داشته باشند تملق خدا را هم نمی کنند چه برسد به انسان های دیگری چه بسا کوچکتر ازخودشان!!
    شاد باشید

  7. متن جالبی بود که تلنگری دوباره به من زد تا بهم بگه در چه کشوری زندگی می کنم . کاملا با نظرات شما موافقم . به نظر من ، ممکنه از دلایل این مشکلاتی که درش غرق هستیم ، این باشه که ما نسبت به این درد ها بی حس شدیم . این همه مشکل اگر هم به چشم بیاد ، هیچ اراده ای برای حلش نیست . همه با هم توافق کردن که هر وقت مشکلی سر باز بزنه ، بگن خوب ایرانه دیگه ، مگه جای تعجب داره ؟
    من فکر می کنم شاید ، یکی دیگه از دلایل این همه احترامات بیجا بخاطر دین باشه . منظورم برداشت نادرستیه که ما از دین داریم . مثلا در اون احترام به بزرگتر ، خیلی سفارش شده که بواسطه اون احترام ، دستمون برای عمل بسته میشه . در حالی که بزرگتر هم قطعا اشتباه داره
    ، و یا مماشات با خطاها و این که برادر دینی ماست و اگه خطایی دیدیم بگذریم و در خفا برخورد کنیم . اون قاطعیتی که لازمه ی انجام درست قوانین هست وجود نداره .

  8. سلام. داداش من یعنی چی؟ ماهم مثل عربها بریم آداب معاشرت از اروپاییها یاد بگیریم؟ خودمون مگه پیشینه نداریم؟ مگه […] ؟ شما اومدی تلنگر بزنی یا تخریب کنی؟ اگرم دنبال دلیلی عامیانه میگم یه بخش خیلی مهمش واسه شکم گشنس. واسه خیلی چیزا که نداریمو شاید در حال حاضر از اداب معاشرت مهمتره.

  9. من خودم شاهد بودم که شیخ دبی برای سرکشی از اداره گذرنامه با لباس کارگران در صف ایستاده و ناظر رفتار کارمندانش بود…

  10. اینهایی که شما گفتید همه درست ولی یادتون باشه که آقای زرداری در بیمارستان آمریکایی دبی که تمامی کارکنان ، پزشکان و پرستارانش آمریکایی هستن بستری شده بود و مشخصه که آمریکایی ها برای اعراب تره هم خرد نمیکنن و فقط عاشق پول اونها هستن .به این موضوع هم توجه کنید وگرنه اعراب که پاچه خوار ترین آدمای دنیان.

ارسال یک پاسخ