حقایقی زیبا در باب مرگ: نگاهی به فیلم چشمه

66
16777

چشمه (The Fountain) آخرین ساخته فیلم ساز شهیر آمریکایی دارن آرونوفسکی(Darren Aronofsky) است که در سال ۲۰۰۶ و بعد از حدود شش سال زمان که صرف ساخته شدنش گردید به نمایش در آمد. فیلم از سه داستان تو در تو تشکیل شده است که در انتها به هم می پیوندند. با هم نگاهی می اندازیم به این اثر بی نظیر که بعد از مدتها لذت تماشای یک فیلم خوب را به من بخشید.

اگر کسی را عاشقانه دوست دارید به تماشای این فیلم ننشینید. این توصیه دلسوزانه را همین ابتدا بیان می کنم زیرا ایمان دارم اثرات تماشای این فیلم برای کسانی که عزیزی دارند و یا از آن بدتر عزیزی را از دست داده اند تا مدتها بر جای خواهد ماند. فیلمی که بی شک در ۹۵ دقیقه زمانش بارها اشک را بر گونه های بیننده حساس جاری خواهد ساخت.

The Fountain Movie

فیلم با داستان یک شوالیه قرن شانزدهمی اسپانیایی به نام توماس (هیو جکمن) آغاز می شود. او در جنگلهای محل زندگی مایا ها سرگردان است تا شیره افسانه ای درخت حیات را برای ملکه اش (راشل وایز) بیابد.
داستان دوم و اصلی به زندگی دکتر تام کرئو (باز هم با بازی هیو جکمن) می پردازد که دیوانه وار به دنبال درمانی برای سرطان می گردد تا همسر دلبندش(ایز، با بازی  راشل وایز) را از مرگ نجات دهد.
در داستان سوم که پانصد سال بعد روایت می شود و بسیار سورئالیستی است تام را دنبال می کنیم که در فضا روان است ، شناور بر جزیره کوچکی که تنها درختی کهنسال در آن وجود دارد. آنها به سمت یک سحابی عازمند که زمانی (ایز) از آن به عنوان مکان آرامش سخن گفته بود.

The Fountain Movie Poster

بله، داستان فیلم قدری عجیب به نظر می رسد اما پرداخت فیلم و بازیهای هنرمندان به قدری جذاب از کار در آمده که برای لحظه ای نمی توانی تصور کنی با یک داستان ساختگی که توسط خود (آرونوفسکی) هم نوشته شده مواجه هستید.

شاید اگر بخواهم تم اصلی فیلم را به صورت کوتاه بیان کنم این باشد که:
انسان قرنهاست که در افسانه یا واقعیت به دنبال راهی برای پیشگیری از مرگ بوده و هست(جایی از فیلم دکتر تام می گوید: مرگ هم یک بیماری است. پس حتما درمانی دارد و من آن را پیدا خواهم کرد) اما آیا خود مرگ به تنهایی به عنوان تولدی دوباره، زیبا نیست.
راستش باید بگویم بعد از دیدن تصویری که این فیلم از مرگ و زندگی پس از آن ارائه می دهد می توان با آسودگی بیشتری به مرگ اندیشید(آسودگی که هیچ وقت نتوانستم از مرور دوباره و چند باره کتابهای دینی و موعظه هایی که سالها برایمان گفته اند و درس داده اند کسب کنم!)

شش سال زمان برای ساخت یک فیلم زمان کمی نیست اما بعد از دیدن فیلم ، باید اعتراف کرد کهآرونوفسکی فیلمی از هر جهت عالی ساخته است. بازی بازیگران و تکنولوژی عظیم به کار رفته در فیلم همه و همه در به باور رساندن بیننده دست به دست هم داده اند. به اینها اضافه کنید موسیقی جالب و شاید کم نظیر فیلم (اثر کلینت منسل) را که خود سرچشمه بحث هایی بوده است.

راستش بعد از دیدن فیلم گشتی در اینترنت زدم تا شاید بتوانم نظر دیگر بینندگان فیلم را بخوانم اما در سایتهای فارسی زبان تقریبا هیچ اشاره ای به این شاهکار هنری نشده بود. بر خود لازم می دانم تماشای این اثر هنری زیبا را به همه دوستانم توصیه کنم.

66 دیدگاه

  1. اینکه شما اشاره داشتید به این فیلم کار خوبیه فقط برای معرفی. به نظر من شما اصلا این فیلم رو نقد نکردید فقط توضیح فیلم دادین که هرکس فیلمو ببینه این رو می فهمه. تمام. اگه خواستید من می تونم یه تحلیل برای این فیلم بنویسم. ممنون

  2. به جرات می شه گفت : فوق العاده
    چه از لحاظ فیلمنامه و چه از لحاظ موسیقی
    موسیقی موسیقی و باز هم موسیقی فیلم

  3. سلام
    در این که چشمه ، فیلمی زیباست شکی نمی توان برد . آرونافسکی فیلمساز بزرگی ست که با همان فیلم اولش ، عدد پی ، بدعت گذاری اش در سینما را آغاز کرد . اما در میان آثارش ( پی ، مرثی ای ..، کشتی گیر و چشمه ) چشمه را می توان ضعیف ترین کار وی دانست . فیلمنامه مشکلات زیادی دارد و شخصیت مرد به درستی در نیامده و غیر قابل باور شده است .

  4. این فیلم یک شاهکاره نه به علت جلوه های ویزه و داستان کلی . بلکه به علت حس جدید و عالی که در بیننده بوجود میآره یعنی پر شدن انواع سوالات در فکر بیننده سوالاتی که همیشه و همیشه برای انسان هاله ای از ابهام به همراه داشته .
    اما با دیدن این فیلم با دید بازتری میتوان به این ابهامات نگاه کرد.

  5. با سلام
    متاسفانه ما ایرانیها فقط یاد گرفتیم بگیم عشق عشق عشق و همه چیز رو هم به همین عشق محدود کنیم… بله… عشق مقدس و زیباست اما نه زمانی که به عنوان کلمه ای کلیشه ای روی زبان همه جاری باشه… خیلیها فقط عشق رو تو این فیلم دیدن اما باید به جرات بگم که عشق فقط جز کوچیکی از داستان فیلم رو شامل میشد… همه ماجرای فیلم به اینجا ختم میشه که جاودانگی برابر با مرگه… یعنی انسان وقتی به درخت زندگی رسید و شیره جاودانگی رو نوشید میمیره تا بتونه زندگی جاودانه ای رو داشته باشه… اما حتی این هم جز کوچیکی از داستانه… در خلال داستان همه حوادث ثانیه به ثانیه و لحظه به لحظه معنائی عمیق و ژرف دارن که برای درکش باید اطلاعات زیادی داشت… من در دو روز پشت سر هم این فیلم رو پنج بار دیدم و هیچوقت هم خسته نشدم… امیدوارم همه به قدرت این داستان ایمان بیارن…

  6. خوشحالم که بلاخره یکی در این باره نوشت به نظر من بزرگترین ویژگی این فیلم این است که از همه نظر مخاطب را آزاد می گذارد تا آنچه که خود می خواهد برداشت کند البته در زیر سایه داستان اصلی فیلم که این خود باعث این می شود که بارها به این فیلم نگاه کنی اما نه تنها خسته نشوی بلکه مطالب تازه ای کشف کنی که خود پله ای برای دیدن فیلم در مرحله بعد می شود با اگاهی بیشتر.

  7. با سلام. من تازگیها با این سایت آشنا شدم. سایت خیلی خوب و پركاربردی هست. میخواستم ببینم عزیزانی كه گفتند این فیلم را دیدن،چطوری به این فیلم دسترسی پیدا كرده اند ؟ آیا از طریق اینترنت یا از سایر جاها؟ من هم علاقمند شدم كه فیلم را ببینم. ضمنا” من یك روانشناس هستم.
    با تشكر فراوان.

  8. به نظر بنده فیلم خوبی بود اول اینکه حرف از درخت زندگی است که در مذاهب به طرق مختلف از آن صحبت شده و بعد هم این گونه فیلم ها به سمت شرق گرایش دارند و با روحیات من بیشتر سازگار ند

  9. من هنوز فیلم رو ندیدم ولی همین الان به موضوعی پی بردم که هم آزارم میده و هم کنجکاو شدم فیلم رو ببینم!

  10. فیلم Fountain (بخوانید فانتین) فیلمی زیباشناختی است که با بهره گیری از عناصر زیبایی چون عشق و محبت, غریزه هنری انسان را خواه یا ناخواه تحریک می کند.
    پیشنهاد میکنم در وهله اول به هیچ وجه دنبال محتوا و مفهومی نگردید در این صورت زیبایی مطلق این شاهکار را لمس میکنید.
    فیلم بر پایه وجود و مرتبه والای انسان پرداخته شده و از وجود زندگی به عنوان جریانی مداوم یاد کرده همچنین به تولد دوباره ارواح یا تناسخ ارواح نیز اشاره مستقیم شده که برگرفته از هندوئیسم و بودائیسم است.
    فیلم ارزش زیادی به انسان زندگی انسان تکامل انسان و در نهایت مرگ انسان قائل است و هستی را وابسته به وجود انسان میداند. قسمتی از فیلم را بیاد دارم که ملکه همه جا را در تاریکی میدید و در انتظار نوری از ماورا بود تا این تاریکی را روشن کند این مسئله یعنی وارد شدن از تاریکی به روشنایی مسئله ای است که جای بسی تامل دارد در نهایت میتوان اندیشه فیلم را در چند کلمه خلاصه کرد:
    ازکجا آمده ام/به کجا میروم/آمدنم بهر چه بود.

  11. شاید آرنوفسکی آموزه هایی از اشعار مولانا را بتصویر کشیده است. که من نمیدانم .
    هر چه که هست زیبا اندیشیدن و زیبایی را بتصویر کشیدن بالاترین هنر است. عشق- مرگ-نوشتن-رابطه زناشویی- تعهد -فداکاری – انسانیت – زندگی – حقیقت و انتظار زیباترین عناصر دنیای انسانیست که او برای کسانیکه درکی از آنها دارند به نمایش گذاشته. در این شرایط باید دید و به ذهن سپرد تا اندیشه و نگاهمان تربیت شود.
    باید چشممان را تربیت کنیم پس بیشتر از این زیبایی ها استقبال کنیم.

  12. من فیلم رو دیروز دیدم
    بی نظیر بود بهترین فیلم درامی که تا حالا دیده بودم
    به قدری اشک من رو در آورد که چشمام سرخ شده بود
    البته از بازی جکمن هم نباید گذشت

  13. سلام.
    چرا من با این سایت زیبا الان دارم آشنا می شم؟!
    واقعا از بدرقه شما لذت می برم و لطفا قسمت سینمایی شو بیشتر کنید.

ارسال یک پاسخ